اگر سوال شود که اولین سیستم حرفه ای ایمیل مارکتینگ در ایران چه سالی شروع به کار کرد، جواب چیست؟ سال ۹۰؟ ۸۵؟ زودتر؟ دیرتر؟ من تصور میکنم سال ۷۹ بود. دو برادر به نام های سینا و پویا که دوران دبیرستان را میگذراندند، اپلیکیشنی ساختند که ایمیل های کاربران ایرانی را بر حسب تخصص طبقه بندی میکرد و آگهی های تبلیغاتی را به طور خودکار ارسال میکرد. اولین سیستم واقعی تبادل بنر بین سایتهای ایرانی هم کار همین دو برادر بود. البته من روی به کار بردن این کلمه اولین خیلی حساس هستم چون دوستان دیگری میتوانند ثابت کنند که آنها اولین بوده اند، ولی هم تا حدی به حافظه دورم اعتماد دارم و هم دیروز در استراسبورگ از خود سینا سوال کردم و هم جستجوی من برای یافتن ردپایی از سیستم دیگر قبل از سیستم ابداعی این دو برادر، نتیجه ای نداشت. آن زمان که شبکه های اجتماعی وجود نداشت من در یکی از گروههای یاهو سعی میکردم طراحان وب را دور هم جمع کنم و یک کامیونیتی بسازم. سینا دانش آموز دبیرستان بود ولی سیستمی که ساخته بود واقعا کار میکرد. آن دو با کمک پدرشان، شرکتی به نام سیپو سافت ساختند که نامش را از ابتدای اسامی سینا و پویا گرفته بودند. در جلسه ای با پدرشان، دیدم که حمایت وی از بچه ها، بیشتر از اینکه جنبه مالی داشته باشد جنبه تایید و پشتیبانی دارد. من هم این شرکت نوپا را به همکارانم در شرکت خودمان توصیه کردم و پروژه های کوچولوی مشترکی هم اجرا کردیم. سینا قبل از اینکه حتی دیپلم گرفته باشد در سال ۸۲ ایران را برای ادامه تحصیل ترک کرد اما نیت اصلی وی این بود که پشتیبانی فنی سرورها را شخصا انجام دهد. از آن سال، سینا را ندیده بودم تا یکشنبه که در استراسبورگ فرانسه با هم قرار گذاشتیم. او فوق لیسانس تجارت الکترونیک از دانشگاهی معتبر در فرانسه را گرفته و همچنان با همکاری برادرش در ایران، سیپوسافت را اداره میکند. کارهای فنی و اداره سرورها در فرانسه بر عهده سیناست و کارهای تولید و فروش در ایران، بر عهده پویا. علاوه بر آن، سینا پروژه های خوبی را برای شرکت های فرانسوی اجرا میکند. یک نرم افزار مدیریت محتوی هم ساخته است که در مدت کم، رشد خوبی داشته است.
سینا بر خلاف دوستان گیگ و نرد، ظاهر و شخصیت و رفتاری خیلی ساده و بی ادعا دارد. او فضای وب و هاستینگ و تجارت الکترونیک را می شناسد و محصولاتی میسازد که کار میکنند. در حالیکه تیپ غالب در این شغل، کسانی هستند که پروژه سفارشی میگیرند و نمیتوانند جمع کنند و آنچه باقی میماند یک طراح خسته و بی پول، یک پروژه زخمی و بی سرانجام و یک کارفرمای عصبی و بی اعتماد است.
سینا و پویا هم میتوانستند مانند خیلی ها، خود را بیل گیتس و استیو جابز ایران بنامند و در توهم ناشی از این عناوین، گم شوند اما کاری که کردند: یاد گرفتن، ساختن و ارایه کردن بود.
حسن اطاعت
با سینا مطلبی در استراسبورگشهر نوشتاد وینستر، آلمان
اول مهر ۹۳